روزى دو گونه است : روزیى که آن را جویى ، و روزیى که تو را جوید و اگر پى آن نروى راه به سوى تو پوید . پس اندوه سال خود را بر اندوه روز خویش منه که روزى هر روز تو را بس است . پس اگر آن سال در شمار عمر تو آید ، خداى بزرگ در فرداى هر روز آنچه قسمت تو فرموده عطا فرماید و اگر آن سال در شمار عمر تو نیست ، پس غم تو بر آنچه از آن تو نیست چیست ؟ و در آنچه روزى توست هیچ خواهنده بر تو پیشى نگیرد ، و هیچ غالبى بر تو چیره نشود ، و آنچه برایت مقدر شده تأخیر نپذیرد . [ این گفتار پیش از این در آنجا که سخن از این باب بود گذشت لیکن در اینجا روشن‏تر و گسترده‏تر است ، بدین رو بر قاعده‏اى که در آغاز کتاب نهادیم آن را از نو آوردیم . ] [نهج البلاغه]
 
یکشنبه 93 آذر 30 , ساعت 11:35 عصر

 

امام على علیه السلام:

 

بأبی أنتَ و اُمّی یا رسولَ اللّهِ ! لَقَدِ انقَطَعَ بمَوتِکَ ما لَم یَنقَطِعْ بمَوتِ غَیرِکَ مِن النُّبُوّةِ و الإنباءِ و أخبارِ السَّماءِ؛

 

پدر و مادرم فداى تو اى رسول خدا! با مرگ تو چیزى به پایان رسید که با مرگ کسى جز تو به پایان نرسید: نبوّت و خبر دادن و خبرهاى آسمان.

 

نهج البلاغة : خطبة 235 / میزان الحکمه ج 12 ص 55



لیست کل یادداشت های این وبلاگ