[ و ابن جریر طبرى در تاریخ خود از عبد الرحمن پسر ابى لیلى فقیه روایت کرده است ، و عبد الرحمن از آنان بود که با پسر اشعث براى جنگ با حجاج برون شد . عبد الرحمن در جمله سخنان خود در برانگیختن مردم به جهاد گفت : روزى که با مردم شام دیدار کردیم ، شنیدم على ( ع ) مى‏فرمود : ] اى مؤمنان آن که بیند ستمى مى‏رانند یا مردم را به منکرى مى‏خوانند و او به دل خود آن را نپسندد ، سالم مانده و گناه نورزیده ، و آن که آن را به زبان انکار کرد ، مزد یافت و از آن که به دل انکار کرد برتر است ، و آن که با شمشیر به انکار برخاست تا کلام خدا بلند و گفتار ستمگران پست گردد ، او کسى است که راه رستگارى را یافت و بر آن ایستاد ، و نور یقین در دلش تافت . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 93 بهمن 8 , ساعت 8:46 عصر

بار دگر لطف خدا بر ما عیان شد

ازروی ماه عسکری روشن جهان شد

ارض و سما از مقدمش دارد صفائی

روی زمین از روی او رشک جنان شد

شد بیت هادی (ع)         با این تجلا          روشن تراز طو ر

بنگر بدست                  فرزند زهرا(ع)          نور علی نور

مهر سپهر رهبری آمد خوش آمد

مولا امام عسکری آمد خوش آمد

مادر نمگیرد نگاهش از نگاهش

گلبوسه میگیرد پدر از روی ماهش

ای سائلان خسته دل امشب بیائید

همچون گدای سامرا گیرید راهش

نور هدایت             از بیت هادی (ع)       تابنده گردید

خط ولایت             با این ولادت              پاینده گردید

آئینه دار داوری آمد خوش آمد

مولا امام عسکری آمد خوش آمد

داده بمن قدر وبها مهر و ولایش

این افتخار من بود هستم گدایش

در شام میلادش برای دیدن او

مرغ دل من پر زند در سامرایش

چشم من امشب      باشد بسوی        دست کریمش

دارم تمنا           از مهدی (ع) او           طوف حریمش

بر خلق عالم سروری آمد خوش آمد

مولا امام عسکری آمد خوش آمد



لیست کل یادداشت های این وبلاگ