خداوند تبارک و تعالی در آیاتی از قرآن کریم از افرادی بیزاری می جوید و می فرماید که چنین کسانی را دوست ندارد.
این افراد به ترتیبی که در آیات نورانی قرآن از آنان یاد شده عبارتند از :
1- معتدین (تجاوزکاران) «190/بقره»
2- کفار اثیم (ناسپاس گناهکار) «276/بقره»
3-کافرین «32/آل عمران»
4-ظالمین « 57/آل عمران»
5-مختال فخور (متکبر فخرفروش) «36/نساء»
6-خوانا اثیما (خیانتگر گناه پیشه) « 107/ نساء»
7-مفسدین «64/ مائده»
8-مسرفین « 141/انعام»
9-خائنین « 58/انفال»
10-متکبرین « 23/ نحل»
11-خوان کفور (خیانتکار ناسپاس) « 38/ حج»
12-فرحین (شادی کنندگان) « 76/قصص»
از خداوند تبارک و تعالی عاجزانه خواهانیم به ما توفیق دهد تا از این صفات مذموم دوری کنیم و جزء این افراد نباشیم.
به یاری حق در پست های بعدی در خصوص هر گروه توضیح داده خواهد شد.
گروه چهارم از کسانی که خدا دوستشان دارد متقین یا پرواپیشگان می باشند.
َبلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ (76/آل عمران) «آرى هر که به پیمان خود وفا کند و پرهیزگارى نماید بى تردید خداوند پرهیزگاران را دوست دارد .»
راغب می گوید: تقوا از ماده «وقایه» به معنی حفظ کردن چیزی در برابر آفات است. تقوا به معنی محفوظ داشتن روح و نفس است از آن چه بیم می رود و به آن زیان رساند؛ سپس به خوف و ترس نیز تقوا گفته شده است و در لسان شرع آن را به خویشتن داری در برابر گناه و محرّمات اطلاق می کنند و کمال آن به ترک بعضی از مباحات مشکوک است.(1)
حضرت امام علی (ع)می فرماید: «بدانید ای بندگان خدا که تقوا قلعه ای محکم و شکست ناپذیر است، اما فجور و گناه حصاری است سست و بی دفاع که اهلش را از آفات نجات نمی دهد و کسی که به آن پناهنده شود، در امان نیست. بدانید انسان تنها به وسیلة تقوا از گزند گناه مصون میماند».(2)
استاد مطهری می گوید: «تقوا نگهبان انسان است و انسان نگهبان تقوا و این دور محال نیست، بلکه دور جایز است. این نگهبانی متقابل از نوع نگهبانی انسان و جامه است که انسان نگهبان جامه از دزدیدن و پاره شدن است و جامه نگهبان انسان از سرما و گرما است».(3)
جهت مطالعه بیشتر به شرح خطبه همام نهج البلاغه وچهل حدیث امام خمینی (ره) صفحات 206 - 209 مراجعه فرمایید.
همچنین گروه هایی چون صابرین در آیه 146/آل عمران و متوکلین درآیه 159/همان و مقسطین (عدالت پیشگان )در آیه 42/مائده و قتال کنندگان در راه خدا در آیه ی4/صف به عنوان دوستان خدا در قرآن کریم از آنان یاد شده و مورد ستایش قرار گرفته اند.
ان شاء الله در پست های بعدی در خصوص هر گروه توضیح داده خواهد شد.
......................................
1-راغب اصفهانی، مفردات، ص 530.
2- نهج البلاغه ، دشتی ،خطبه 157
3- استاد مطهری، سیری در نهج البلاغه، ص 209.
3-مطهرین (پاکی خواهان)
گروه دیگری از کسانی که خداوند دوستشان دارد مطابق با آیه ی شریفه 108سوره مبارکه توبه ، مطهرین (پاکی خواهان )می باشند .
لاَ تَقُمْ فِیهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ یَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِیهِ فِیهِ رِجَالٌ یُحِبُّونَ أَن یَتَطَهَّرُواْ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرِینَ «هرگز در آن جا مایست چرا که مسجدى که از روز نخستین بر پایه تقوا بنا شده سزاوارتر است که در آن [به نماز] ایستى [و] در آن مردانى اند که دوست دارند خود را پاک سازند و خدا کسانى را که خواهان پاکى اند دوست مى دارد .»
البته منظور از پاکی ،هم پاکیزگی ظاهر از آلودگیها و کثافات است و هم پاکی باطنی ( تهذیب نفس و پاکسازی آثار شرگ و گناه) است .
مطهرین در تفسیر نمونه:
در اینکه منظور از این پاکیزگى ، پاکیزگى ظاهرى و جسمانى یا معنوى و باطنى است ، در میان مفسران گفتگو است ، در روایتى که در تفسیر ((تبیان )) و ((مجمع البیان )) در ذیل این آیه از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده چنین مى خوانیم که به اهل مسجد قبا فرمود ((ماذا تفعلون فى طهرکم فان الله تعالى قد احسن علیکم الثناء، قالوا نغسل اثر الغائط)): ((شما به هنگام پاک ساختن خود چه کارى انجام مى دهید که خداوند این چنین شما را مدح کرده است ؟ گفتند ما اثر مدفوع را با آب مى شوئیم )). روایاتى به همین مضمون از امام باقر (علیه السلام ) و امام صادق (علیه السلام ) نقل شده است ولى همانگونه که بارها اشاره کرده ایم اینگونه روایات دلیل بر منحصر بودن مفهوم آیه به این مصداق نیست ، بلکه همانگونه که ظاهر اطلاق آیه گواهى مى دهد طهارت در اینجا معنى وسیعى دارد که هر گونه پاکسازى روحانى از آثار شرک و گناه ، و جسمانى از آثار آلودگى به کثافات را شامل مى شود.
جهت مطالعه بیشتر به این پست از سایت تبیان مراجعه شود.
http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=18395&AyeID=1343
2-توابین (توبه کنندگان)
گروه دیگری که خداوند دوستشان دارد «توبه کنندگان »هستند زیرا طبق آیه ی شریفه 222/بقره می فرماید:«همانا خداوند آنان را که پیوسته به درگاهش توبه و انابه کنند دوست دارد.إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ »
تعریف توبه
توبه در لغت به معنی رجوع و برگشتن است و در اصطلاح عبارت است از برگشتن به سوی خدا با ترک معصیت و تصمیم عدم ارتکاب معصیت.[قرشی، سید علی اکبر؛ قاموسالقرآن، ذیل ماده توب ، ج1، انتشارات دارالکتب الاسلامیه تهران، چاپخانه حیدری، سال 1381، چاپ نهم،]
علامه طباطبایی (ره)در تعریف توبه می نویسد:
"توبه به معنای رجوع است و آن بازگشت بنده است به سوی خدا، بوسیله ندامت و پشیمانی از روی گرداندن از خدا و بازگشت خدا به انسان است، از این طریق که به وی توفیق توبه عنایت می کند و ما بارها و بارها گفته ایم که هر توبه و بازگشت انسان به خدا، دو توبه و بازگشت الهی را در بردارد، یکی پیش از توبه انسان است که همان توفیق خدای سبحان و دیگر پس از آن که آمرزش و قبول توبه وی است." ( المیزان، ج 4، 239 و 254. )
شرایط توبه واقعی از دیدگاه امیر المومنین علی علیه السلام
کلام امام على علیه السلام در
امام به کسى که در حضورش از روى غفلت و بى خبرى گفت : استغفرالله فرمودند:
مادرت به عزایت بنشیند، آیا مى دانى استغفار یعنى چه ؟ استغفار مقام بلند مرتبگان است و آن یک کلمه است اما شش معنى و مرحله دارد:
1-پشیمانى از گذشته
2-تصمیم بر ترک همیشگى گناه در آینده
3-این که حقوقى را که از مردم ضایع کرده اى به آنها بازگردانى به طورى که به هنگام ملاقات پروردگار حقى بر تو نباشد.
4-این که هر واجبى که از تو فوت شده ، حق آن را به جا آورى ، (قضا کنى ).
5-این که گوشتهایى که در اثر حرام بر اندامت روییده ، با اندوه بر گناه آب کنى تا چیزى از آن باقى نماند و گوشت تازه به جاى آن بروید.
6-آن که به همان اندازه که شیرینى معصیت و گناه را چشیدى ، زحمت طاعت را نیز بچشى ، پس از انجام این مراحل مى گویى : از خدا آمرزش مى خواهم . (نهج البلاغه ، قصار 417)
..........................................................................................
جهت اطلاعات بیشتر رجوع شود به :
1-در آغوش خدا(توبه):ابراهیم خرمی مشگانی
2- چهل حدیث امام خمینی (ره) ص271،حدیث هفدهم
3- سایت احادیث:آیات و احادیث درباره توبه
4-سایت مرکز ملی پاسخگویی به سئوالات دینی :معناى واقعى توبه چیست؟
5-سایت حوزه : توبه در قرآن
برف اگر تند و شلاقی ببارد نمی نشیند.برف وقتی می نشیند که نرم و آرام ببارد.حرف هم مثل برف است، یعنی اگر نرم و آرام باشد بر دلها می نشیند،به همین خاطر خداوند به موسی و هارون فرمود حالا که به سوی فرعون می روید با او نرم سخن بگویید.«فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَینًا» (طه 44)
...................................................................
ذغالهای خاموش را در کنار ذغالهای روشن می گذارند تا روشن شوند و این یعنی همنشینی اثر دارد.ما هم خاموش و تاریکیم،بیاییم کنار کسانی بنشینیم که روشنند و نورانیتی دارند.یکی از حسرت های اهل دوزخ همین است که می گویند:کاش با فلانی که تیره و تار بود ننشسته بودیم. «یا وَیلَتِا لَیتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا»(فرقان 28).نازنینی چو تو پاکیزه و پاک نهاد --- بهتر آن است که با مردم بد ننشینی (حافظ)
................................................................
در شب تاریک وقتی که هیچ روشنایی نیست،می ایستیم و حرکت نمی کنیم.وقتی مطلبی برایت تاریک و مبهم است بایست و هیچ داوری مکن که خداوند فرمود :« لا تَقفْ مَا لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْم» (36 اسرا).چیزی که به آن آگاهی نداری دنبال مکن.
...........................................................................
منبع: برگرفته از کوتاه نوشت های حجت الاسلام و المسلمین محمد رضا رنجبر