سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کمترین حقى که از خداى سبحان بر گردن شماست این که از نعمتهاى او در راه نافرمانى‏اش یارى نباید خواست . [نهج البلاغه]
 
دوشنبه 90 خرداد 23 , ساعت 10:30 عصر

آیات قرآن در گلستان سعدی (3)

یکی از صفات بندگان خاص خدای مهربان  که در سوره ی مبارکه فرقان از آن یاد شده است مثبت اندیشی  آنان و برخورد کریمانه  در زندگی با لغو  و بیهودگی می باشد.
وَالَّذِینَ لَا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِرَامًا .و کسانى ‏اند که گواهى دروغ نمى ‏دهند و چون بر لغو بگذرند با بزرگوارى مى‏ گذرند (72/فرقان)

سعدی علیه الرحمه با استناد به این آیه ی مبارکه در باب دوم گلستان حکایت 38چنین می گوید:
«یکی بر سر راهی مست خفته بود و زمام اختیار از دست رفته.عابدی بر وی گذر کرد و در آن حالت ِ مستقبح ِ (زشت)او نظر کرد.مست سر برآورد و گفت : واذا مروا باللغو مروا کرما.
...
                                           متاب ای پارسا روی از گنهکار      ببخشــاینـدگــی در وی نظــر کن
                                            اگر من ناجوانمــردم به کـردار       تو بر من چون جوانمردان گذر کن


دوشنبه 90 خرداد 23 , ساعت 12:25 صبح

حیوان، وسیله‏ ى خداشناسى و وسیله‏ ى آزمایش انسان می شود. حیوان، معجزه الهى و وسیله‏ ى قهر الهى مى‏ شود.

همانطور که چهار پرنده سبب اطمینان ابراهیم، اژدها وسیله‏ ى حقّانیّت موسى، نهنگ مأمور تنبیه یونس، موریانه وسیله‏ ى کشف مرگ سلیمان، سگ اصحاب کهف مأمور نگهبانى و ابابیل مأمور سرکوبى فیل سواران شدند.


حیوانات حیوان

«فَلَمَّا قَضَیْنا عَلَیْهِ الْمَوْتَ ما دَلَّهُمْ عَلى‏ مَوْتِهِ إِلاَّ دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْکُلُ مِنْسَأَتَهُ فَلَمَّا خَرَّ تَبَیَّنَتِ الْجِنُّ أَنْ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ ما لَبِثُوا فِی الْعَذابِ الْمُهِینِ» (سبا 14)

پس چون مرگ را بر سلیمان مقرّر داشتیم، کسى جنّیان را از مرگ او آگاه نساخت مگر جنبنده‏ ى زمین (موریانه) که عصایش را (به تدریج) مى‏ خورد، پس چون سلیمان به زمین افتاد جنّیان دریافتند که اگر غیب مى ‏دانستند، در آن عذاب خوار کننده (کارهاى سخت) نمى‏ ماندند.

حضرت على علیه السلام مى‏ فرماید: «فلو ان احدا یجد الى البقاء سلما او الى دفع الموت سبیلا لکان ذلک سلیمان ابن داود الذى سخر له ملک الجن و الانس مع النبوة و عظیم الزلفة» (نهج البلاغه، خطبه 182) اگر کسى براى ماندن و بقا راهى داشت و مى‏ توانست از مرگ در امان بماند، همانا سلیمان بود که جن و انس در تسخیر او بودند و مقام نبوت را دارا بود و قرب و منزلتى بزرگ داشت.

«منسأة» به معناى عصا و به گفته روایات مراد از «الْعَذابِ الْمُهِینِ» کارهاى سختى بود که جنّیان انجام مى‏ دادند.(تفسیر مجمع البیان)

بر خلاف تورات کنونى که حضرت سلیمان را یک پادشاه جبار و بتخانه ساز و تسلیم هوسهاى زنان معرفى کرده (تورات کتاب اول ملوک و پادشاهان) ،قرآن مجید سلیمان را یک پیغمبر بزرگ خدا مى‏ شمرد، و او را به عنوان سمبل قدرت و حکومت بى نظیر مطرح کرده، و در لابلاى بحثهاى مربوط به سلیمان درسهاى بزرگى به انسانها داده که هدف‏ اصلى از ذکر این داستانها همان عبرتها بوده است

پیام‏های آیه:

1ـ زمان مرگ، به دست خداست. «قَضَیْنا»

2ـ مرگ، حتّى به سراغ کسانى که نبوت و سلطنت را یک جا دارند مى ‏رود. «قَضَیْنا عَلَیْهِ الْمَوْتَ»

3ـ حیوانات، مأموران خدا هستند. «دَلَّهُمْ ... دَابَّةُ الْأَرْضِ»

4ـ جنّ، غیب نمى ‏داند. (با افتادن سلیمان به زمین، هم خود جنّ فهمید که غیب نمى ‏داند و هم مردم فهمیدند که ادّعاى جنّ مبنى بر آگاهى از غیب بیهوده‏ است.) «تَبَیَّنَتِ ... لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ الْغَیْبَ» ...

5ـ جنیان داراى احساس عزّت و ذلّت و گریز از کار سخت هستند. «ما لَبِثُوا فِی الْعَذابِ الْمُهِینِ»

ادامه مطلب...

دوشنبه 90 خرداد 16 , ساعت 7:5 عصر

حضرت آیت الله جوادی آملی به دو سئوال قرآنی در خصوص قرائت نمودن قرآن بدون فهمیدن آیات و نیز بهترین راه برای فهمیدن قرآن پاسخ گفتند.
به گزارش واحد خبر پایگاه معارف قرآن به نقل از مرکز خبر حوزه، متن سئوال و پاسخ‌های معظم‌له به شرح ذیل است.
آیا تلاوت قرآن در صورتى که انسان معناى آیات را نفهمد اثر و فایده‌اى دارد
پاسخ: اگر اهمیت و فضیلت تلاوت قرآن براى ما روشن شود و بدانیم که قرآن تکلم و سخن گفتن خداوند با ما ‏است، و با طهارت باطن و اُنس با قرآن لذت تلاوت را بچشیم، هیچ گاه حاضر نمى‌شویم بین خود و قرآن ‏فاصله بیندازیم و هرگز از فیض عظیم آن، حداقل با تلاوت پنجاه آیه? در شبانه‌روز، محروم نمى‌گردیم.‏
خداى سبحان، رسول الله (صلّى‌الله‌علیه‌وآله) را مستقیماً تحت ولایت خود معرفى کرده، مى‌فرماید: «إنّ ‏ولیّى الله الّذى نزّل الکتاب و هو یتولّى الصّالحین»(1) این آیه? کریمه حاوى چند مطلب است: اول آن ‏که مى‌فرماید خدا ولى رسول الله است «ان ولیّى الله» دوم آن که همان خدایى، ولى رسول الله است که ‏قرآن را نازل فرموده «الّذى نزل الکتاب» و سوم آن که خداوند متولّى صالحین است «و هو یتولّى الصالحین». ‏با توجه به این سه نکته مى‌فهمیم، راه این که خدا ولّى انسان باشد، آن است که انسان، صالح بشود و تا ‏صالح نگردد تحت ولایت الله نخواهد بود و خدا هم تولى او را نخواهد پذیرفت و بهترین راه صلاح، هم اُنس با ‏قرآن است. این جمله که مى‌فرماید ولّى رسول الله (صلّى‌الله‌علیه‌وآله)، خدایى است که قرآن را نازل کرده از ‏باب تعلیق حکم بر وصف مى‌باشد که مشعر به علیّت است؛ یعنى اگر کسى به قرآن عمل کند صالح ‏مى‌شود و اگر خداوند بخواهد «ولّى» کسى بشود، از راه قرآن، ولایت و تدبیر او را اعمال مى‌کند.‏ به همین دلیل مى‌فرماید: «فاقرءوا ما تیسّر من القرآن»(2) آن مقدارى که براى شما میسّر است ‏قرآن تلاوت کنید و با این کتاب الهى مأنوس باشید. حتّى اگر معناى بعضى از آیات و سور براى شما روشن ‏نشد، نگویید خواندن بدون ادراک چه اثرى دارد. چون قرآن، کلام آدمى نیست که اگر کسى معنایش را نداند ‏خواندنش بى‌ثمر باشد؛ بلکه نورى الهى است که خواندن آن به تنهایى عبادت است گرچه به معنایش ‏آگاهى نداشته باشد.‏
بهترین راه قرائت و فهم قرآن کریم چیست؟
بهترین راه براى قرائت همراه با ادراک و فهم قرآن این است که انسان همراه با قرائت سور قرآنى، معانى ‏آن را در ذهن و نظر قرار دهد، و با هر آیه? در درون و نهاد خود گفتگو نماید، در آیه? عذاب از خداوند، طلب ‏مغفرت و در آیه? رحمت از خداى سبحان طلب گذشت کند و بشیر بودن و نذیر بودن خداوند در آیات را ‏مشاهده نماید و از هر مطلبى که قرآن افاده مى‌نماید نکته? علمى مربوط به آن را برداشت نماید.‏
در هنگام تلاوت قرآن با زبان، کلمات از راه گوش به سمع انسان مى‌رسد که معناى آن نیز باید به دل و ‏جان نفوذ کند و اگر دل بسته باشد، معنا به آن نفوذ نمى‌نماید، قرآن کریم در این مورد مى‌فرماید: «أفلا ‏یَتَدبّرونَ القرآن أم على قلوبٍ اقفالها»(3) آیا در قرآن تدبر نمى‌کنند یا بر دلها قفلهایى نهاده شده است؟ ‏و در آیه? دیگر مى‌فرماید: «کلاّ بل رانَ على قلوبهم ما کانوا یکسبون»(2) یعنى؛ بر قلب‌هاى آنها با آنچه ‏کسب کرده‌اند زنگار نشسته است.‏ گناه، غفلت و علائق به دنیا، دل را قفل مى‌کند و مى‌بندد و معارف قرآنى در این قلب‌ها نفوذ نمى‌کند و ‏انسان باید از راه باز کردن دل و زدودن «رین» و «چرک» از آن، زمینه? نفوذ معنا را به جان خود فراهم آورد. چون ‏این زمینه فراهم شود تلاوت آیات قرآن موجب لذّت مى‌شود. فرد با ورود به هر آیه‌اى اگر مشتمل بر خیرات، ‏معرفت، علم و مانند آن باشد، مضمون آن را مسألت مى‌کند و اگر ناظر به عذاب و مانند آن باشد نجات از آن ‏را از خداوند طلب مى‌نماید.‏
(1): سوره? اعراف، آیه? 196.‏
(2): ‏سوره? مزّمل، آیه? 20.‏ ‏(قرآن در قرآن، ص 239، 240.)‏
‏(3) سوره? محمّد، آیه? 24.‏ ‏(2) سوره? مطففین، آیه? 14.‏

برگرفته از پایگاه معارف قرآن


یکشنبه 90 خرداد 15 , ساعت 12:18 عصر

زیر باران

 

کوتاه نوشت های حجت الاسلام و المسلمین محمد رضا رنجبر

 

 

شمع را ببین،هر چه به آن نزدیک تر می شوی روشنایی و گرمای بیشتری را دریافت می کنی. قرآن می خواهد ما شمع صفت باشیم ، یعنی هر کس به ما نزدیک تر است بهره و سود بیشتری دریافت کند،به همین خاطر سفارش می کند که نخست پدر و مادر خود را مورد نوازش و احسان و لطف قرار دهید و سپس نزدیکان خود از قبیل همسر، فرزندان و بستگان و آشنایان و ... و بالوالدین احسانا و بذی القربی و ...(نساء 36)

            ...................................................................................................

 

سوزن برای همه لباس می دوزد جز برای خود،یعنی همه را می پوشاند جز خودش که برهنه است.مثل سوزن نباشیم، یعنی فقط برای دیگران جامه تقوا و فضیلت نسازیم.بلکه برای خود بخواهیم تا مشمول گله های تلخ حق نباشیم که فرمود : لم تقولون مالا تفعلون (صف 2) چرا آنچه را که خود به کار نمی بندید ، به زبان می آورید. عنان به میکده خواهیم تافت زین مجلس ---  که وعظ بی عملان واجب است نشنیدن (حافظ)

            ......................................................................................................


چهارشنبه 90 خرداد 11 , ساعت 12:6 صبح

توصیه به رعایت اعتدال

سعدی علیه الرحمه در باب سوم گلستان حکایت هفتم خواننده را به رعایت اعتدال در غذاخوردن توصیه می نماید:

یکی از حکما پسر را نهی همی کرد از بسیار خوردن که سیری شخص را رنجور دارد.گفت: ای پدر گرسنگی مرد را بکشد.نشنیده ای که ظریفان گفته اند: بسیری مردن به که گرسنگی بردن.گفت: اندازه نگه دار، کلوا واشربوا و لاتسرفوا.1

نه چندان بخور کز دهانت برآید      نه چندان که از ضعف جانت برآید

*
با آن که در وجود طعام است حظِ نفس      رنج  آورد طعام که بیش از قَدَر بود
گر گلشکر خوری بتکلف زیان کند       ور نان خشک دیر خوری ، گلشکر بود
  *
مکن ، گر مردمی، بسیارخواری        که سگ زین  می کشد بسیار خواری (ذلت)



...........................................................

1- یَا بَنِی آدَمَ خُذُواْ زِینَتَکُمْ عِندَ کُلِّ مَسْجِدٍ وکُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ یُحِبُّ الْمُسْرِفِینَ. (31/اعراف)

اى فرزندان آدم جامه خود را در هر نمازى برگیرید و بخورید و بیاشامید و[لى] زیاده‏روى مکنید که او اسرافکاران را دوست نمى ‏دارد.


 


   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ