سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرگاه بنده ای از امّت من برادرش را در راه خدابه لطفی بنوازد، خداوند، خدمتگزاران بهشت را به خدمتش در خواهد آورد . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
یکشنبه 91 مرداد 1 , ساعت 2:30 صبح


ذَ لِکَ الکِتَبُ لاَ رَیْبَ فِیهِ هُدىً لِّلْمُتَّقِینَ‏ .سوره 2. بقره آیه 2




ترجمه

آن کتاب (با عظمت که) در (حقّانیت) آن هیچ تردیدى راه ندارد، راهنماى پرهیزگاران است.
نکته ها

«لاریب فیه» یعنى در اینکه قرآن از سوى خداست، شکّى نیست. زیرا مطالب آن به گونه‏اى است که جایى براى این شکّ وتردید باقى نمى‏گذارد واگر شکّى در کار باشد، بخاطر سوءظن وروحیّه لجاجت افراد است. چنانکه قرآن مى‏فرماید: «فهم فى رَیبهم یَتردّدون»(102) آنان در شکّى که خود ایجاد مى‏کنند، سردرگم هستند.
هدف قرآن، هدایت مردم است و اگر به مسائلى از قبیل خلقتِ آسمان‏ها و زمین و گیاهان و حیوانات و... اشاره کرده به خاطر آن است که توجّه مردم به آنها، موجب توجّه به علم و قدرت و حکمت خداوند گردد.(103)
قرآن وسیله هدایت همه مردم است؛ «هدىً للنّاس»(104) همانند خورشید بر همه مى‏تابد، ولى تنها کسانى از آن بهره مى‏برند که فطرتِ پاک داشته و در برابر حقّ خاضع باشند؛ «هدىً للمتّقین» همچنان که نور خورشید، تنها از شیشه‏ى تمیز عبور مى‏کند، نه از خشت وگِل. لذا فاسقان(105)، ظالمان(106)، کافران(107)، دل‏مردگان(108)، مسرفان و تکذیب کنندگان(109) از هدایت قرآن بهره‏مند نمى‏شوند.
سؤال: این آیه درباره قرآن ومطالب آن مى‏فرماید: «لاریب فیه» هیچ شکّى در آن نیست. در حالى که خود قرآن شکّ وتردید مخالفان را در این باره بیان مى‏دارد: یک جا مى‏فرماید: «انّنا لفى شکّ ممّا تَدعونا الیه مُریب»(110) ما درباره آنچه ما را به آن مى‏خوانى، در شکّ هستیم. و در مورد شکّ در وحى ونبوّت نیز مى‏خوانیم: «بل هم فى شک من ذکرى»(111) درباره‏ى قیامت نیز آمده: «لنعلم من یؤمن بالاخرة ممن هو منها فى شک»(112) بنابراین چگونه مى‏فرماید: «لاریب فیه» هیچ شکّى در قرآن ومحتواى آن نیست؟
پاسخ: مراد از جمله «لاریب فیه» آن نیست که کسى در آن شکّ نکرده و یا شکّ نمى‏کند، بلکه منظور آن است که حقّانیت قرآن به قدرى محکم است که جاى شکّ ندارد و اگر کسى شکّ کند به خاطر کور دلى خود اوست. چنانکه در آیه 66 سوره نمل مى‏فرماید: «بل هم فى شک بل هم منها عمون»(113)102) توبه، 45.
103) در قرآن به موضوعات طبیعى، کیهانى، تاریخى، فلسفى، سیاسى و صنعتى اشاراتى شده، ولى هدف اصلى هدایت است.
104) بقره، 185.
105) لایهدى القوم الفاسقین» توبه،80.
106) لایهدى القوم الظالمین» مائده، 51.
107) لایهدى القوم الکافرین» مائده، 67.
108) لایهدى من هو کاذب کفار» زمر، 3.
109) لایهدى مَن هو مسرف کذّاب» غافر، 28.
110) هود، 62.
111) ص، 8.
112) سبأ، 21.
113) نخبة التفاسیر به نقل از آیةاللَّه جوادى.
پیام ها

1- قرآن در عظمت، مقامى بس والا دارد. «ذلک» در ادبیات عرب، «ذلک» اسم اشاره به دور است. در اینجا به قرآن که در پیش روى ماست، با «ذلک» اشاره مى‏کند که از عظمتِ دست نایافتنى قرآن حکایت مى‏کند.
 2- راهنما باید در روش دعوت و محتواى برنامه خود، قاطع و استوار باشد. جمله‏ى «لاریب فیه» نشانگر استوارى و استحکام قرآن است.
 3- توانِ قرآن بر هدایت پرهیزکاران، خود بهترین دلیل بر اتقان و حقّانیت آن است. «هدى للمتقین»
 4- تنها افراد پاک وپرهیزکار، از هدایت قرآن بهره‏مند مى‏شوند. «هدى للمتقین» هرکس که ظرف دلش پاکتر باشد، بهره‏مندى و نورگیرى او بیشتر است.(114)114) هدایت داراى مراحل و قابل کم و زیاد شدن است. «والذین اهتدوا زادهم هدى»
 منبع:تفسیر نور.قرائتی ،محسن

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ